چرا استفاده از انگشتر طلا یا ساعت طلا برای مرد حرامه ولی واسه زن جایزه؟
?❓? ✍?? پــرســمــان
❓چرا استفاده از انگشتر طلا یا ساعت طلا برای مرد حرامه ولی واسه زن جایزه؟
✅ پاسخ:
? حکمت و فلسفه واقعی احکام و از جمله حرمت استفاده از طلا برای مردان برای ما کاملا مشخص نیست اما می دانیم که این حکم حتماً دارای مصالح بوده است.
⚜ امام صادق(ع) فرمود:
?«از انجایی که می دانیم خداوند حکیم است تصدیق می کنیم که تمام افعالش از روی حکمت است اگر چه فلسفه انها را ندانیم».
? بحارالأنوار، ج ۵٢، ص ٩١.
⛔ در این مورد روایاتی وارد شده است که استفاده می شود استعمال طلا برای مردان جایز نیست.
⚜ پیامبر اعظم(ص) فرمود:
?«انگشتر طلا بدست نکن چون زینت تو در آخرت خواهد بود».
? الکافی، ج ۶، ص ۴۶۸.
⚜ امام صادق(ع) فرمود:
?«در دست خود هیچ انگشتری از طلا مکن».
? همان مدرک، ص ۴۶۹.
⚜ و فرمود:
?«طلا لباس بهشتیان است و خداوند طلا را در دنیا زینت زنان قرار داده و بر مردان پوشش طلا را حرام داشته و نماز در آن را باطل اعلام کرده است».
? التهذیب، ج ۲، ص ۲۲۷.
?شاید بتوان گفت که علت تحریم طلا برای مردان و جائز بودن آن برای زنان آن است که اصولاً طلا برای زینت کردن استفاده می شود و طبیعت مرد و زن تفاوت دارد. طبیعت و غریزه زن به سوی زیبایی و زینت گرایش یافته و اصولا زیباتر هم آفریده شده پس برای او مجاز شده در عین اینکه زیبایی و زینت زن باعث برقراری روابط گرم و صمیمانه خانواده و گرایش مرد به سوی تشکیل خانواده و برقرار بودن نوع و نسل می شود.
?اما گرایش مردان به زینت در عین حال که در آنها روحیات زنانه به وجود می آورد و از طبیعت خود دور می کند آنها را از مسئولیت در امور اساسی زندگی دور می کند و به سوی تجملات و مظاهر دنیا و چه بسا دوری از پرودگار سوق می دهد.
⚠ البته برخی در این زمینه این موارد را نیز بیان کرده اند:
?گلبول های سفید در خون مرد بیش از زن است. از طرف دیگر طلا در افزایش این گلبول ها موثر است لذا وجود آن برای زن مفید است ولی برای مردان چندان مناسب نیست و ممکن است موجب برهم زدن گلبول های سرخ و سفید گردد ونیز موجبات تحرکات عصبی مردان را فراهم می کند.
? سالنامه پیام اسلام ، سال ١٣۵٧.
?بهداشت در اسلام، دکتر اردوبادی.
?البته چنانکه گذشت عمده دلیل ما در این مساله روایات فراوانی است که در مجامع روایی ما ثبت وضبط شده است و فلسفه اصلی این حکم نیز برای ما دقیقا مشخص نیست.
? وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۴۱۲، باب ۳۰.