اولین چهلم امام حسین علیه السلام چگونه گذشت
این بار می رسد زینب از راهی که رفته بود ، این بار می رسد رباب بر سر قبر شش ماه ای که رفته بود…
برای دومین بار غافله از راه رسید ،این بار با تفاوتی از زمین تا آسمان از قهر اقیانوس تا قله ی کوه ها ، این بار آمدند ولی با داغ چهل روزه حسین…..
شیخی بود به نام سفیدی بالای منبر یاد آور کاروان حسین شد در روز اربعین ، یاد آور بود زینت ونبود حسین ، یاد آور بچه های یتیم ، کودکانی که می توانستند برای اولین بار در چهل روز پدر گریه کنند…..
ورود به کربلا در روز اربعین با جابر ابن عبدالله آغاز شد، جابری که از هجران چشمانش دیگر توان دیدن نداشت ،ظهر بود که کاروان بی حسین از راه رسید هر کس در پی معشوق خود هر کس به دنبال گمگشته خود، قبر هارا می گشتند و می بوئیدند.
رباب کنار قبر شش ماهه اش،زینب کنار قبر بردارش، هر کسی به هر سويی می دوید و می گریست.
تا آخر شب زینب روضه خوان بود و می گریست،مي گفت از حقایقی که هیچ گاه آشکار نشد…..
فرش عزایشان خاک بود و سقف چادرشان آسمان آری به راستی اولین چهلم حسین ماندگار ترین چهلم بود