آثار بي حجابي و بدحجابي:
طلاق و از هم گسيختگي خانواده:
آگاهي نسبت به آثاربي حجاب بودن مطمئناً يك گام مؤثر به سمت حجاب و امنيت جامعه است.آمارهاي قطعي و مستند نشان مي دهد كه با افزايش برهنگي در جهان،طلاق و از هم گسيختگي زندگي زناشويي در دنيا مدام رو به افزايش است؛چرا كه به قول بابا طاهر «هرآنچه ديده بيند دل كند ياد» و هرآنچه دل از آن ياد كند به هر قيمتي كه باشد در پي آن خواهد رفت و بدين ترتيب،هر روز دل به دلبري مي بندد و از ديگري دل مي برد. در محيطي كه فرهنگ حجاب و عفاف،مطرح است.دو همسر،متعلق به يكديگرند و احساسات و عواطفشان مخصوص يكديگر است. در چنين محيطي،همسران يك تن واحدند وجدايي شان كمتر اتفاق مي افتد؛ ولي در «بازار آزادبرهنگي»كه عملاً زنان به صورت كالاي مشتركي در آمده اند،ديگر قداست پيمان زناشويي،مفهومي ندارد و خانواده ها به سستي تار عنكبوت به سرعت از هم متلاشي مي شوندو كودكاني بي سرپرست بر جاي مي مانند.
فساد اجتماعي:
از ديگر آثار بي حجابي و بد حجابي فساد اجتماعي است.هنگامي كه در يك جامعه،خانواده ها سست و بي بنياد شدند و از هم پاشيدند،اعضاي خانواده به فساد كشيده مي شوند و شعله ي اين فساد به تدريج دامنه اش اجتماع رادربر گرفته،به آتش خواهدكشيد.گسترش دامنه ي فحشا وافزايش فرزندان نامشروع،قتل و خونريزي اعتياد و بزهكاري و…از دردناك ترين پيامدهاي بي حجابي در چنين جوامعي است.
سقوط شخصيت زن:
ودرآخرسقوط شخصيت زن،طبيعي است هنگامي كه جامعه،زن را فقط براي زيباييها و اندام برهنه اش بخواهد اين
موجود،تمايلش براي آرايش و خودنمايي روز به روز افزايش مي گردد و بدبن ترتيب به خاطر جاذبه اي كه دارد به صورت يك كالا و وسيله ي تبليغات مورد سوء استفاده ي ديگران قرار مي گيرد.در چنين جامعه اي شخصيت زن تا مرز يك عروسك يا يك كالاي بي ارزش سقوط مي كند وارزشهاي والاي انساني در وي بكلِّي به دست فراموشي سپرده مي شودو همين كالاي عروسكي نيز تا زماني كه از زيبايي بهرهاي دارد،در دست سودجويان مبادله مي شود و با از بين رفتن اين زيبايي ظاهري،آن ارزش ظاهري هم از بين خواهد رفت و ازآن پس به وي به چشم يك شي ء زايد و دور افتادني نگاه مي كنندودر چنيين جوامعي چگونه يك زن مي تواندازطريق ويژگيهاي اخلاقي، علم وآگاهي و دانايي اش جلوه كند و حائز مقام والايي گردد؟هرگز!